اخلاق مهندسی؛ شعاری فریبنده یا ضرورتی انکارناپذیر_بخش۱

پیشگفتار 

نیاکان ما همواره به درستکاری و راستگویی شهره بوده اند. در جای جای شاهنامه، رادمردی و نیک اندیشی موج می زند. کلیله و دمنه از هند به ایران آورده و ترجمه شد تا در امور حرفه ای دولتمردان، مایه عبرت باشد. گلستان سعدی بابهایی مجزا در نصایح دارد. جان کلام اینکه ورق به ورق تاریخ و ادبیات ملی ایران مروج تعهد اجتماعی و منع عدول از وظایف حرفه ایست. ناگفته پیداست داشتن تعهدات حرفه ای، همبستگی حرفه ای، مسئولیت حرفه ای و به طور خلاصه” اخلاق حرفه ای” یکی از زیرساخت های اجتماعی و فرهنگی جامعه است. در این نوشتار کوشش گردیده است به چرایی و چگونگی پیدایش اخلاق حرفه ای و رابطه آن با حرفه مهندسی و نیز اهمیت اخلاق در مهندسی به طور فشرده پرداخته شود و نمونه هایی از آیین نامه های اخلاقی نیز آورده شوند.

امید است دست اندرکاران، به پی ریزی و ترویج اخلاق حرفه ای و اصلاح رفتارهای غیر استاندارد ارائه خدمات مهندسی بکوشند و همچنین در اولویت بندی برنامه های راهبردی خود، راهکاری بیندیشند تا مهندسان به ارائه خدمات استاندارد سوق داده شوند و با برداشتن موانع موجود و نیز یادآوری های پیوسته، فرهنگ بنیادین اخلاق حرفه ای را نهادینه کنند. ناگفته پیداست که در چند صفحه نمی توان تمام زوایای این موضوع مهم را بررسی کرد و موانع و مشکلات موجود و راههای برون رفت از آنها را شناخت بلکه کوشش مولف بر این است تا حساسیتها را نسبت به اهمیت اخلاق در مهندسی برانگیزد و از این طریق “رفتار مسولانه اخلاقی” را تشویق نماید.

چند مثال

مثال ۱- شما قبلا در یک شرکت کامپیوتری کوچک کار می کرده اید که تخصص آن نوشتن نرم افزار برای کارهای مدیریتی بوده است و شما عضو گروه طراحی یکی از نرم افزارهای پرفروش این شرکت بوده اید. اکنون در می یابید که تغییر مختصر نرم افزار شرکت قبلی در شغل جدید شما بسیار به کار می آید. از سوی دیگر کارفرمای قبلی شما هیچگاه از شما نخواسته بود که قراردادی را امضا کنید مبنی بر اینکه نرم افزار طراحی شده در زمان اشتغال شما جزو اموال شرکت است. چه خواهید کرد؟
مثال۲- فرض کنید مهندسی هستید که در نظارت احداث یک نیروگاه بزرگ انجام وظیفه می کنید. یک روز با خودرو خودتان به کارگاه ساختمانی می روید تا بازرسی معمول خود را انجام دهید. وقتی به خودرو خود برمی گردید، مجموعه ای از “سی دی” های بسیار گران قیمت را می بینید که روی صندلی جلو گذاشته اند. می دانید که این هدیه را مدیر پروژه بخش ساختمان آنجا گذاشته است.

گمان می کنید که اگر بپرسید چرا چنین کرده است خیلی راحت می گوید که نشانه حسن نیت است. در ضمن می دانید که اگر نپذیرید، هنگام بازرسی پروژه با او مشکل پیدا خواهید کرد. باید هدیه را بپذیرید یا پس بدهید؟ باید خودنویسی را هم که هفته گذشته به شما داد و بسیار ارزان قیمت بود، پس می دادید؟ اگر شما را به صرف ناهار دعوت کند، چه می کنید؟ مرز را در کجا می کشید؟

اخلاق در تاریخ

ساده ترین تعریف از اخلاق عبارتست از: انتخاب بین خیر و شر، بین درست و غلط.

اخلاق فرآیندی است که خوب و بد را ارزیابی می کند و چه بسا گاهی بصورت شخصی یا غلط تفسیر  می شود. کارکرد اصلی اخلاق، ایجاد اعتدال و توازن در رفتار آدمی است. تحلیل های انجام شده توسط تاریخ نگاران، روانشناسان و انسان شناسان بیان میدارد که اخلاق برای جوامعی که در سپیده دم تاریخ شکل گرفته اند، مسئله ای ناشناخته بوده است. برای جوامع قبیله ای که از طریق شکار و گله داری و در مراحل بعدی، با کشاورزی امرار معاش می کردند، مهم ترین مسئله، بقا بوده است. فعالیتهای انسان در آن زمان بیشتر جسمانی بود و کمتر از ذهن استفاده می شد.

قدرت غریزه فعالیتها را جهت می داد و ارضای خواسته غریزی هدف اصلی گروه محسوب می شد. به مرور زمان که انسان از جنبه های ناشناخته خود آگاه گردید و به نوعی هوشیاری نسبی دست یافت و خود را یک موجودیت مستقل فرض نمود، مسئله اخلاق نیز به میان آمد. احساس مسئولیت در قبال سایرین، باعث شد تا انسان پایه های اخلاق را بنا نهد. برخی اعتقاد دارند که کارکرد اصلی اخلاق، تنظیم روابط من با دیگران است.

ظهور ادیان و اعتقاد به خدای یگانه، منجر به پیدایش این باور شد که اخلاق، معیار کاملا خاص و مشخصی دارد. ظهور پیامبران به انسان کمک کرد تا از طریق دستورات آنها به معیار مناسبی برای تدوین نظام اخلاقی برتر دست یابد. از این پس، افراد بر اساس میزان پایبندی آنان به دین و دستورات اخلاقی آن سنجیده می شدند. به تدریج با طی دوران رنسانس و به دنبال آن پیشرفتهای علمی جهان غرب، یک دوره بی اعتنایی نسبی به اخلاق آغاز گردید.

اما دوره رونق اخلاق حرفه ای از دهه ۱۹۵۰ در غرب آغاز شد. دلیل آن هم افزایش نظارت مردم بر سازمانها و نیز اتفاقات مختلف در حرفه های متفاوت بود که لزوم توجه به اخلاق و در حقیقت شاید نوعی”واکسینه کردن” جامعه را در پی داشت. NGO ها والدین اخلاق حرفه ای در غرب هستند و سازمانهای دولتی در شکل گیری این علم هیچ گونه دخالتی ندارند.

مسئولیت حرفه ای

شاید این پرسش مهم مطرح گردد که اصولا چرا یک مهندس نسبت به جامعه خود مسئول است؟

همه می دانیم که اگر نقش خاصی را بپذیریم، مسئولیتهای خاصی بر دوشمان قرار می گیرد. پدران و مادران مسئولیتهایی در قبال فرزندان خود دارند که اگر صاحب فرزند نمی شدند این مسئولیتها بر عهده اشان نبود. پزشک مسئولیت ویژه ای دارد(مانند تعهد به حفظ اسرار) که اگر نقش حرفه ای نداشت این مسئولیت را نمی داشت.

شاید بتوان گفت که مجموعه ای از ویژگیها تقریبا در تمام حرفه ها به چشم می خورند:

  • حرفه مند بودن مستلزم آموزشهای گسترده ای است که معمولا در نهادهای دانشگاهی صورت می گیرد.
  • این آموزشها معمولا شامل بخش فکری نیرومندی هستند(مانند تسلط بر حجم زیادی از دانش تئوریک)
  • هر حرفه تامین کننده خدمات مهمی برای جامعه است.

پس به آسانی می توان دید که چرا هر حرفه مسئولیتهای خاصی به همرا ه دارد. دو ویژگی اول حرفه مند بودن نشان دهنده این است که صاحبان حرفه، سوابق و تجارب خاصی دارند. ویژگی سوم به معنی این است که جامعه برای دریافت خدماتی که مهم هستند به کاربرد مسئولانه این تجارب و معلومات متکی است. برخورداری از دانش خاصی که برای رفاه و آسایش دیگران اهمیت دارد و قدرت و اختیار بسیار زیادی به صاحب حرفه می بخشد. این قدرت و اختیار اگر بدون شایستگی یا بدون رعایت جنبه های اخلاقی به کار برده شود خطر سو استفاده را در بطن خود دارد. پس یکی از وظایف معیارهای حرفه ای، محافظت جامعه در برابر کاربرد ناسالم و غیر اخلاقی دانش حرفه ایست.

منشور تفکر اخلاقی

اگر قصد داریم سدهای موجود را بشکنیم و صریحا اخلاقیات را وارد ماجرا کنیم، باید تصمیم مشخصی در این باره بگیریم. هر سازمان در راستای بهره گیری از تفکر اخلاقی می تواند از چارچوب زیر استفاده کند:

عمومی ساختن اخلاق سازمانی

معرفی اصول اخلاقی

بازرسی و اجرای اصول اخلاقی

مدیریت فرایند تصمیم گیری اخلاقی

پاسخ به بررسیهای اخلاقی ویژه

موافقت با متن قانون- بررسی وضعیت

برگزاری کارگاه های آموزشی اصول اخلاق

درخواست نظریات اخلاقی

وضع قوانین اخلاقی و مقررات مربوط به آنها

موافقت بدون قانون

گام برداشتن در جهت حداقل کردن افشاگری اخلاقی

فعالیتهای فوق نه تنها جایی برای تفکر اخلاقی در سازمان باز می کنند، بلکه مسیر کلی کسب و کار را تحت تاثیر قرار می دهد.

کسب و کار هزاره سوم به فعالیتهای فوق نیاز اساسی دارد. سطوح آگاهی درون سازمانی در گام نخست ماهیت و چگونگی تفکر اخلاقی را تعیین می کنند و در گام بعدی روی استراتژی اصلی سازمان تاثیر می گذارند.

 

نویسنده: آقای مهندس کامران خداپرستی

 

برای مشاهده ادامه مطلب کلیک کنید

 

طراحی و پشتیبانی : وبونیکس